کامران خداپرستی

آیا تا حالا به حرفهای مس و نیکل گوش داده‌اید؟

عنوان این نوشتار در نگاه اول عجیب به نظر می‌رسد اما اگر تا انتهای این مطلب همراه من باشید شاید شما هم با من هم نظر شوید که باید به دقت یه حرفهای نیکل و مس و آلومینیوم و بقیه‌ی عناصر، گوش داد.

فرض کنید قرار است مهندسی معکوس انجام دهید یعنی مثلاً قطعه ای فولادی در اختیار دارید که وارداتی است و شما می خواهید مشابه آن را در داخل کشور، تولید کنید. شاید مهمترین گام در این راستا، شناخت جنس قطعه باشد. خبر خوب اینکه این قدم به آسانی برداشته می‌شود و آنالیز کوانتومتری روی میز شماست اما خبر نه چندان خوب این است که حالا باید سخت ترین کار دنیا را انجام دهید یعنی “تصمیم‌گیری”

برای اینکه کاملا با سناریویی که با آن روبرو هستید، آشنا شوید، در نظر بگیرید آنالیزی که آزمایشگاه به شما داده است مطابق جدول زیر است:

خب … تکلیفمان با کربن و سیلیس و منگنز روشن است اما ۰.۴۰ درصد مس را چه باید کرد؟ آیا می‌توان از آن چشم پوشی کرد یا باید در موردش حساس باشیم؟ اگر قرار است در موردش حساسیت به خرج دهیم تا چه حد از آن را مجاز می‌دانیم؟ مثلاً اگر در نمونه‌ای که تولید می کنیم به جای ۰.۴۰ به عدد ۰.۳۰ برسیم آیا مورد قبول است یا باید هزینه‌ی فرصت و هزینه‌های مالی را بپذیریم و دقیقاً به عدد ۰.۴۰ برسیم؟ مرزها را کجا بکشیم؟ در مورد عناصر کروم و نیکل و وانادیوم باید چه کنیم؟

می‌بینید که اینها همه پرسشهایی اساسی هستند و باید پاسخهای مناسبی برایشان بیابیم. اما چگونه؟

یکی از راهها می‌تواند بررسی نقش آن عنصر در کاربرد قطعه باشد. مسلما در این مسیر، داشتن تجربه بسیار راهگشاست و در کنار آن باید به مراجع و کتابهای مفیدی که در این زمینه وجود دارند نیز مراجعه کنیم. یکی از کتابهای خوبی که در این زمینه می شناسم، این کتاب است:

Alloying: Understanding the Basics, by J.R. Davis, ASM international, 2001

اما اگر نتوانیم ارتباط مشخصی بین آن عنصر خاص و کاربرد مورد نظر پیدا کنیم، یا اصلاً کاربرد آن قطعه برای ما مشخص نباشد، به بن‌بست می‌رسیم.

اینجاست که باید راههای دیگری جستجو کنیم تا در روشن شدن زوایای تاریک مسئله به ما کمک کند.

لطفا جدول زیر را ببینید:

این جدول مرزهای تقریبی اهمیت عناصر را مشخص کرده است. به عبارتی به ما نشان می‌دهد که اگر در آنالیز یک قطعه‌ی فولادی درصد مس بیش از ۰.۴۰ درصد باشد، حتما باید آن را به عنوان یک عنصر آلیاژی به حساب بیاوریم.

همین دیدگاه به صورتی دیگر  و البته با تفاوتهایی در “کلید فولاد” هم وجود دارد. حتما می‌دانید که در نامگذاری فولادها بر اساس EN 10027-1 باید از ضریب عناصر مطابق جدول زیر استفاده کنیم:

از آنجایی که در جدول فوق، ضریب هر عنصر نشان‌دهنده‌ی اهمیت آن عنصر در فولاد است، می‌توان از این جدول برای یافتن مرز تقریبی اهمیت عناصر هم استفاده کرد به این ترتیب که باید ضریب مربوط به هر عنصر را معکوس کنیم. در این صورت، به عنوان مثال، میزان نیکل بیش از ۰.۲۵ درصد، مهم خواهد بود.

در پایان لازم است خاطر نشان کنم که هر کدام از روشهای فوق باید در کنار تجربه و سایر مراجع استفاده شوند.

خروج از نسخه موبایل