TED که مخفف Technology, Entertainment, Design هست چند سالی است که در کشور ما کاملا شناخته شده و حتی شبکهی ۴ سیما هم برخی از این ارائهها را به طور منظم پخش میکند. این سخنرانیها، طیف وسیعی از موضوعات مختلف را پوشش میدهند که غالبا با ارائهای جذاب و به شیوهی داستانگویی بیان میشوند.
من اولین بار تِد را با کِن شناختم. منظورم کِن رابینسون است. داستان این آشنایی برمیگردد به سالها پیش که دوستی، دیدن یک سخنرانی از او را به من توصیه کرد برای تقویت زبان انگلیسی اما من بعد از دیدن آن، شیفتهی موضوع جذاب و ارائهی بینظیر کن رابینسون شدم و از آن پس آن را به دوستانم معرفی میکردم برای اندیشیدن به ساختار نظامهای آموزشی.
آن سخنرانی که من دیدم، پربیننده ترین ویدئوی تد با بیش از ۶۷ میلیون بیننده است با عنوان:
Do schools kill creativity?
این سخنرانی کِن رابینسون که در سال ۲۰۰۶ ایراد شده است، مفاهیم عمیقی دارد و به نظرم در راستای صحبتهای ویلیام گلاسر در بحث مدارس و مراکز رسمی آموزش است.
کن رابینسون، ۲۱ آگوست ۲۰۲۰ درگذشت و من بسیار متاسف شدم. او سالها پیش این سخنرانی را ارائه کرد اما آرزویش برای محقق شدن ایدههایش، برآورده نشد و همچنان مدارس تمام دنیا بر پاشنهای میچرخند که او به آن نقد داشت.
ویدئوی سخنرانی معروف او را از اینجا ببینید و زندگینامهی او را از اینجا بخوانید.
پاورقی: می دانم این نوشتار به مهندسی مواد و متالورژی مربوط نمیشود اما ادای دینی است به مردی بزرگ که بارها و بارها سخنرانیاش را بدون اینکه خسته شوم، دیدم و در مورد حرفهایش فکر کردم.