کامران خداپرستی

تقدیم می‌شود به …

آیا می‌دانید تنها قسمت غیرجدی یک کتاب جدی کجاست؟

شاید اینطوری بپرسم بهتر باشد… آیا می‌دانید تنها قسمتی از کتاب که شاید هرگز آن را نخوانیم، کجاست؟

پاسخ، دو واژه دارد:

صفحه‌ی تقدیم

نمی‌دانم چگونه و چرا این عادتِ پسند یا نا‌پسند را پیدا کرده‌ام ولی همیشه دوست داشته‌ام بدانم نویسنده‌ی کتاب، اثرش را به چه کسی پیشکش کرده است. فکر می‌کنم همه‌ی ما دست‌کم یکبار درگیر این موضوع شده‌ایم. وقتی که پروژه‌ی لیسانس یا پایان‌نامه‌ی فوق‌لیسانس یا تز دکتری را به پایان رسانده‌ایم و برای صفحه‌ی تقدیم آن، به عبارتها و جملات مختلفی اندیشیده‌ایم. شاید هم بارها نوشته‌ایم و خط زده‌ایم و ویرایش کرده‌ایم تا سرانجام واژه‌ها را رام کرده و به جمله‌ی دلخواهمان رسیده‌ایم.

شاید در نوشتار دیگری به کتابهای غیردرسی بپردازم اما در اینجا اجازه می‌خواهم سری به کتابخانه‌ام بزنم تا با هم ببینیم کتابهایی که در دانشگاه همنشینمان بوده‌اند، به چه کسانی تقدیم شده‌اند.

گفتن این نکته لازم است که کوشش کرده‌ام در نقل جملات، شیوه‌ی نگارش مولف را حفظ کنم و به همان ترتیبی که در کتاب آمده، بنویسم.

اگر اشتباه نکنم، در زمان دانشجویی، نخستین درس تخصصی، کریستالوگرافی بود که مرجع آن کتاب اصول علم و مهندسی مواد Van Vlack معرفی می‌شد. این کتاب، به دانشجویانی که آن را می‌خوانند، تقدیم شده است:

To Today’s Students, who will be Tomorrow’s Engineers.

متالورژی فیزیکی Avner هم که شهره‌ی خاص و عام است. پس از فهرست مطالب، در وسط یک صفحه‌ی سفید، این عبارت به چشم می‌خورد:

To Judy, Kenny, and Jeffrey,

In whose hands

The future lies

پیش از این در مورد کتاب خوردگی در اینجا نوشته‌ام. آقای فونتانا بسیار حق شناس بوده و به نظرم هیچ کس از قلم نیفتاده است:

To Betty, Martha, Marybeth, Dave, Tom, Jeff, Steven, Brian, Sarah, Scott, Beth, Carley, Lauren, and Katie for all the time I spent away from them while preparing this third edition.

برای درس طراحی قالب، چند مرجع مختلف داشتیم. یکی از آنها کتاب Tool Design آقای پولاک بود. او در صفحه‌ی شناسنامه‌ی کتاب، یک کادر مستطیلی کشیده و در آن کتابش را تقدیم کرده است به:

Dedicated to Bette,

My lovely Daughter And Friend.

 یکی از مراجع درس استخراجی آهنی، یک کتاب مشکی رنگ پر از مسئله و حل مسئله بود. کتاب Metallurgical Problems نوشته‌ی Allison Butts

این نویسنده اثرش را اینگونه تقدیم کرده است:

DEDICATED TO THE MEMORY OF

JOSEPH WILLIAM RICHARDS

PIONEER IN METALLURGICAL CALCULATIONS

AN INSPIRING TEACHER

AND

A MAN OF RARE QUALITIES

آقای Hertzberg کتاب معروفش در مورد مکانیزم‌های شکست با آن عکس ناقوس ترک خورده‌ی روی جلدش را به خانواده و همکارش تقدیم کرده است:

To my wife Linda, my children Michelle and Jason and to the memory of my friend and colleague John. A. Manson

یک جمله هم در حاشیه‌ی یکی از کتابهایم نوشته‌ام. متاسفانه نمی‌دانم مربوط به چه کتابی و کدام نویسنده است. اما تقدیم متفاوتی است:

To my wife Marganit and my children Ella Rose and Daniel Adam without whom this book would have been completed two years earlier.

به خاطر این نوشتار، پایان‌نامه‌ی ارشدم را که گوشه‌ی کتابخانه خاک می‌خورد، برداشتم و غبارروبی کردم. دوست دارم صفحه‌ی تقدیم آن را در اینجا بنویسم:

پیشکشی بسیار کوچک

پاورقی: این مطلب را با یک پرسش شروع کرده بودم.

آیا می‌دانید تنها قسمت غیرجدی یک کتاب جدی کجاست؟

 و در پاسخ نوشتم: صفحه‌ی تقدیم

 الآن که فکر می‌کنم می‌بینم این جمله درباره‌ی صفحه‌ی تقدیم پایان نامه‌ی من صدق نمی‌کند. در واقع جدی‌ترین چیزی که در آن نوشتم، همین تقدیم بود. بقیه یک شوخی بود. شوخی.

خروج از نسخه موبایل