وقتی دانشجوی دانشگاه شیراز بودم، یک روز بطور اتفاقی در مرکز نشر دانشگاه، چشمم به کتاب ارزشمندی افتاد به نام تاریخ مهندسی در ایران نوشتهی دکتر مهدی فرشاد که استاد بخش عمران بودند.
نویسنده در این کتاب، به سرگذشت فن و مهندسی در ایران و سیر تکامل آن در طول هزاران سال پرداخته بود. وی کوشیده بود تا با شرح اختراعات و اکتشافات و نوآوریهای مهندسان ایرانی، نقش ارزندهی ایرانیان را در پیشرفت دانش بشری به اثبات رسانده و بهرهمندی دیگر ملل جهان از توانمندیهای مهندسان ایرانی را بیان دارد.
۱۴ فصل این کتاب، عناوین زیر را دارند:
آغاز تمدن فنی در ایران – مواد و مصالح – افزارها و ماشینها – معماری و شهرسازی – راهها و ارتباطات – آبیابی، آبرسانی، آبیاری و کشاورزی – پلها و سدها – سفال کاری و بافندگی – فرمهای ساختمانی – خط و اندازه – دانشهای مهندسی – هنر در تاریخ مهندسی – مهندسان قدیم ایران – فهرست پدیدههای فنی و مهندسی
ایشان در آغاز فصل دوم کتاب که در مورد مواد و مصالح است، چند بیتی از شاهنامهی فردوسی آوردهاند که به نظرم این ابیات، یک ویژگی جالب دارند:
نخستین یکی گوهر آمد به چنگ به دانش ز آهن جدا کرد سنگ
سر مایه کرد آهن آبگون کزان سنگ خارا کشیدش برون
چو بشناخت، آهنگری پیشه کرد کجا زو، تبر، اره و تیشه کرد.
نمیدانم با من موافقید یا نه اما اینطور فکر میکنم که فردوسی در این ۳ بیت، با هنرمندی تمام، به چند گرایش متالورژی اشاره کرده است.
البته پژوهشهای مختلفی در مورد متالورژی و فلزات در شاهنامه انجام شدهاند که اگر علاقهمند باشید، میتوانید آنها را جستجو کرده و بیابید. به عنوان نمونه، یکی از این مقالات را در لینک زیر میتوانید بخوانید:
مروری بر رد پای صنعت آهنگری در شاهنامهی حکیم ابوالقاسم فردوسی
پروفسور فرشاد کتاب دیگری به نام تاریخ علم در ایران نیز دارند که توسط انتشارات امیرکبیر به چاپ رسیده است. ایشان هماکنون استاد دانشگاه زوریخ سوییس هستند و لیست سایر کتابهایشان در وبسایتشان وجود دارد.