پیش از دوم خرداد ۱۴۰۱ تا ۱۰ روز پیش اگر جایی نام متروپل را میشنیدم، یکی از سینماهای معروف تهران جلوی چشمم میآمد … سینما رودکی که نام پیشینش سینما متروپل بود. سینما متروپل در سال ۱۳۲۵ با ذوق و هنرِ وارطان هوانسیان در خیابان لالهزار قد علم کرد. هوانسیان معماری باتجربه و هنرمند بود که معماری ساختمانهایی چون هنرستان دختران تهران، هتل دربند، باشگاه افسران وزارت جنگ، سینما دایانا، بخشی از کاخ سعدآباد، مهمانخانهی ایستگاه راهآهن تهران، هتل فردوسی، ساختمان مرکزی بانک سپه و … را انجام داده بود.
متروپلِ مجلل در روزهای رونق دوبارهی سینما، درست در روزگارِ پس از قحطی و جنگ دوم جهانی، جایی شد برای گرهخوردنِ دلها و ثبت خاطرههای تلخ و شیرین در قلبِ شانزلیزهی ایران. جایی برای موسیقی و تئاتر و باله و سینما.
مکانی که با گذر از دهههای متوالی و حوادث مختلف، امروز استوار و غمگین، نابودیِ لالهزار را به نظاره نشسته است. ۷۵ سال عمر رفته بر او و حسرتهای رفته بر چند نسل.
فیلم سینمایی متروپل ساختهی مسعود کیمیایی دربارهی این سینماست و ماجراهای فیلم در سینما متروپل اتفاق میافتد.
سینما رودکی یا همان متروپل، در سال ۱۳۸۷ تعطیل شد.
تاریخچهای یک ساعته از این سینما را میتوانید در این پادکست بشنوید.
پیش از سال ۵۷، آبادان با داشتن بیست و هشت سینما، پرسینماترین شهر کشور بود. مرکز آمار کشور جمعیت آبادان را در سال ۱۳۵۵ دویست و نود و چهار هزار نفر ثبت کرده است در حالی که تهران در همین زمان با داشتن بیش از چهار و نیم میلیون نفر جمعیت دارای سی و نه سینما بود.
در کتاب آمار ایران در سال ۱۳۵۳ خورشیدی که زیر نظر سازمان برنامه و بودجهی کشور چاپ شد، آمار سالنهای سینمای چند شهر بزرگ کشور بدینگونه نوشته شده است:
تهران ۳۹ سینما – آبادان ۲۸ سینما – شیراز ۹ سینما – اصفهان ۴ سینما و مشهد ۴ سینما.
نخستین سالن سینمای آبادان که بطور منظم و مرتب در آن فیلم نمایش داده میشد، سالن سینمای انگلیسیها بود. اولين سينماي متعلق به بخش خصوصي كه عموم مردم مي توانستند از آن استفاده كنند در سال ۱۳۱۰ با نام «سينما شيرين» در آبادان ساخته شد که سينماي مجهزي با دو طبقهی سرپوشيده و يك سالن نمايش تابستاني بود. بعد از جنگ جهاني دوم، با افزون دو طبقة ديگر به ساختمان آن، تبديل به بزرگترين سينماي ايران و حتی خاورمیانه شد. امروز از سینما شیرین آبادان با ۹۰ سال قدمت که یکی از مجللترین سینماهای چند طبقهی کشور و خاورمیانه بود و حتی در سازمان میراث فرهنگی کشور به ثبت رسیده بود، دیواری بیش باقی نمانده است.
یکی دیگر از سینماهای بزرگ آبادان در آن دوران، سینما متروپل بود. سالها پیش، سینما متروپل آبادان بطور کلی ویران و تبدیل به پارکینگ شد.
بر روی ویرانههای سینما متروپل آبادان، برجهای دوقلوی متروپل ساخته شد.
پس از دوم خرداد ۱۴۰۱ ظهر روز دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ بخشی از برج متروپل بر اثر شکست سازهای فروریخت و شمار زیادی در این حادثه جان باختند. آنقدر این فاجعه عمیق و ابعاد آن وسیع است که از دوم خرداد امسال به بعد، دیگر وقتی نام متروپل را میشنوم، به یاد سینماهای متروپل نمیافتم بلکه آنچه جلوی چشمم میآید آوار است و فقط آوار.
پینوشت ۱ آنچه گفته و شنیده میشود و پیداست این است که در مورد این حادثه چشم بستن بر خطاها وجود داشته اما بد نیست با یک سادهسازی ببینیم حتی کمکاری میتواند چه نتایجی به بار آورد.
پینوشت ۲ این روزها در مورد مشکلات جوشکاری پروژهی متروپل حرف و حدیث زیاد است و کارشناسان، نظراتی ابراز کردهاند. من در سالهای ۸۷ و ۸۸، یکبار برای دانشجویان مهندسی عمران دانشگاه آزاد اهواز و چند باری هم برای مهندسان عمران شاغل در پروژههای ساختمانی، دورهی آموزشی آشنایی با فرآیند جوشكاري و بازرسی جوش در ساختمان را برگزار کردهام.
برایتان ۱۲ اسلاید اول پاورپوینت این دوره را گذاشتهام تا با دیدن آنها دریابید چرا جملهی زیر را در پاسخ درخواست دوستی برای اظهار نظر در مورد مشکلات جوشکاری متروپل نوشتم:
“اگر نامم را در متن پست لینکدین منشن نکرده بودید ترجیحم این بود که سخنی نگویم چون هر چه بگویم تکرار مکررات است پس اجازه می خواهم فقط شعری از خانم خاطره حجازي نقل کنم:
ما چون پيرزني خسته
سالهاي سال
سر هر پله توقف كردهايم.”