پ) معیارهای ساختمانی
در دو بخش پیشین این سلسله نوشتارها به معیارهای تاریخی و سنگشناسی جستجوی مواد معدنی پرداختیم. در این بخش در مورد معیار دیگری یعنی معیارهای ساختمانی صحبت میکنیم.
مقصود از ساختمان شکلهای طبیعی است که در سنگهای پوسته زمین تشکیل می شود؛ مثلاً چینها (پیچ و خمهای موجود در سنگها) یا شکستگیهای حاصل در سنگها از قبیل درزه و گسل را بدین نام میخوانند. در ظاهر ممکن است رابطهی مستقیمی بین وجود ماده معدنی و این ساختمانها به نظر نرسد ولی واقعیت این است که در خیلی موارد رابطه نزدیکی بین ساختمان یک ناحیه و مواد معدنی موجود در آن ناحیه وجود دارد.
یکی از جالبترین مثالها در این باره جمع شدن نفت در قسمتهای به خصوصی از سنگهای زیر سطح زمین است که به نام نفتگیر (oil trap) خوانده میشود. این نفتگیرها، عموماً، ساختمانهای ویژهای هستند و از جمله متداولترین آنها موردی است که لایههای سنگها، چین خوردگی پیدا میکنند و به شکل یک تاق درمیآیند (و به همین خاطر به آنها تاقدیس میگویند) البته بعضی وقتها هم شکستگیهای حاصل در سنگها باعث به وجود آمدن نفتگیرها میشوند. در شکل زیر چند نوع نفتگیر دیده میشود.
آب زیرزمینی هم “مادهای معدنی” است که دریافتن آن، معیار ساختمانی اهمیت ویژهای دارد. تعجب نکنید! آب موجود در زیر زمین هم جزو مواد معدنی به حساب میآید. خوب مسلماً در داخل زمین فضای خالی وجود ندارد که آب یا نفت در داخل آن جمع شود، بلکه آب در داخل شکافها و منافذ سنگها و طبقات جمع میشود. بنابراین هر قدر شکستگی سنگها زیادتر باشد امکان وجود آب در آنها زیادتر است. حالا دیگر معنی معیار ساختمانی برای شما روشن شده است. یعنی اگر بخواهیم دنبال نفت بگردیم، بایستی اصولاً جاهایی را جستجو کنیم که سنگهای زمین به حالت تاقدیس چین خورده باشند و اگر به دنبال آب هستیم، باید اول ببینیم سنگها در کجاها دارای شکستگی فراوانند و کاوش خود را در این قسمتها متمرکز کنیم. اگر به یادتان مانده باشد ماگما پس از تشکیل به سمت بالا حرکت میکند و ضمن حرکت خود مواد معدنی را که به همراه دارد در شکاف سنگها برجای میگذارد و در واقع رگههای معدنی را به به وجود میآورد. پس محتملترین جا برای تمرکز مواد معدنی همین شکستگیها هستند و بنابراین برای یافتن رگههای معدنی باید جستجو را در قسمتهایی متمرکز کنیم که سنگها دارای شکستگی هستند.