خواندن بعدی
Austenite, Pearlite, Martensite – Rev. 1

سه سال پیش مورد لطف دوستی ارجمند قرار گرفتم و ایشان کتابی را که از خاطرات پدر بزرگوارشان به رشتهی …
رئیسی داشتم که پیرمرد دنیا دیده و البته تنهایی بود. تنها زندگی میکرد. یکبار ازش پرسیدم: “مهندس! شما چطور تنها زندگی میکنی؟ حوصلهات سر نمیره؟” پاسخ داد: “پسر جان! تو باید یاد بگیری چطور از تنهاییات لذت ببری، اونوقته که …