آیا همیشه تنش تسلیم کمتر از تنش نهایی است؟
آیا منحنی زیر نادرست است؟
به احتمال زیاد به هر دو پرسش بالا، پاسخ “بلی” دادهاید. من هم مثل شما فکر میکردم تا این که یک روز…
یک درخواست آزمون کشش به آزمایشگاه رسیده بود. بسته را که باز کردم دیدم یک ورق نازک فولادی با ضخامت ۲ یا ۳ میلیمتر است که ظاهرش نشان میداد احتمالاً گالوانیزه شده است.
مطابق روش همیشگی، سه نمونهی کشش بر اساس ASTM E 8 آمادهسازی کردیم. اولین نمونه را به دستگاه کشش بستیم و تست را انجام دادیم.
نتیجه اما، عجیب بود. حد بالایی تنش تسلیم بیشتر از تنش نهایی بدست آمده بود.
فکر کردم اشتباهی رخ داده است. مثلاً شاید نمونه در فکگیر دستگاه، سُر خورده باشد. نمونهی دوم را محکمتر بستیم تا شاید مشکل برطرف شود. تست دوم هم انجام شد. نتیجه؟
هیچ تفاوتی با اولی نداشت و دوباره نیروی تسلیم، بیش از نهایی بدست آمد.
نتیجهی آزمایش سومی هم مانند دوتای قبلی بود.
در موقعیت بدی گیر افتاده بودم. تا حالا چنین موردی ندیده بودم. هر چه فکر کردم دیدم حتی در هندبوکها و کتابهایی که خوانده بودم هم با این مسئله برخورد نکرده بودم.
آیا فرآیند خاصی روی نمونه انجام شده است؟ آیا سرعت کشش را باید تغییر میدادم؟ اشکال کار کجاست؟
مانده بودم گزارش آزمایش را چطور بنویسم. به این فکر افتادم که در اولین فرصت سری به کتابخانه بزنم و از آن طرف هم جستجویی در اینترنت بکنم شاید مطلبی پیدا کنم. اما پیش از این کارها، منطقی بود همه چیز را از اول بررسی کنم.
با نمونه سازی شروع کردم. آن زمان تمام استانداردهای لازم را بصورت هاردکپی در چند تا زونکن جمعآوری کرده بودم. (هنوز فایل pdf استانداردها در دسترس همه نبود و باید برای دریافت هر استاندارد به مرکز اطلاع رسانی مراجعه می کردم و با پر کردن یک فرم، پرینت استاندارد را تحویل میگرفتم. در آن شرایط، تنها کاری که از دستم برآمده بود این بود که با کمک دوستم کورش که دانشجوی دانشگاه تهران بود، توانسته بودم با هزینهی شخصی، برخی از استانداردهای DIN را روی ۲۰ تا فلاپی دیسک تهیه کنم. یک کامپیوتر در آزمایشگاه داشتیم که خوشبختانه جای فلاپی داشت اما نه CD Drive داشت و نه اینترنت! برای گرفتن سیدی درایو، چندین بار کتبی و حضوری خواهش کردم و کلی دلیل آوردم که چقدر برای کارمان لازم است تا بالاخره مدیر، اجازه داد تا سیدی درایو به آزمایشگاه داده شود. یادم هست جناب مدیر یک بار در توجیه ندادن سیدی درایو، کاملاً جدی به من گفت: “از کجا معلوم که با کامپیوتر آزمایشگاه، فیلم تماشا نکنید؟” با این اوصاف، فکر میکنم نیازی به گفتن نباشد که درخواست اینترنت برای آزمایشگاه چقدر گستاخانه به نظر میرسید و احتمالاً جزایش، اعدام بود! البته به من لطف کرده بودند و این اجازه را داشتم! که با گرفتن وقت قبلی و در صورت خالی بودن جا، بتوانم از یک کامپیوتر متصل به اینترنت در طبقهی چهارم ساختمان، استفاده کنم).
من را عفو کنید. جملهی داخل پرانتز خیلی خیلی طولانی شد. آنجا بودیم که داشتم مراحل آزمایش کشش را دوباره از اول بررسی میکردم تا شاید اگر جایی اشتباهی صورت گرفته، متوجه شوم. استاندارد E 8 را ورق زدم و رسیدم به جدول ساخت نمونه که دیدم خوشبختانه، همه چیز مطابق روال انجام شده است. داشتم همینطور استاندارد را بدون هدف ورق میزدم که ناگهان به طور اتفاقی، چشمم به یک نمودار تنش- کرنش افتاد.
حتماً درست حدس زدهاید. چیزی که دیدم مشابه همین نموداری بود که در بالا دیدید.
انگار بال درآورده بودم. فکر میکنم در آن لحظه حسی شبیه حس آیزاک نیوتن داشتم وقتی یک عدد سیب روی سر مبارکش افتاده بود (البته اگر حکایت کشف نیروی جاذبه با افتادن سیب، درست باشد).
استاندارد E 8 در مورد چرایی بیشتر بودن تنش تسلیم نسبت به تنش کششی، توضیح زیادی نداده بود و فقط نوشته بود در برخی مواد این اتفاق رخ میدهد. همین…
خیالم راحت شد که آزمایش به درستی انجام شده است. گزارش آزمایش را نوشتم و مهر و امضا کردم و برای مشتری فرستادم.
پ. ن ۱- هیچوقت پیگیر نشدم که چرا آن نمونه را ارسال کرده بودند. آیا دلیلش، مقایسهی بین آزمایشگاهی بود؟ میخواستند آزمایشگاه را محک بزنند؟ یا اصلاً هیچ دلیل خاصی پشتش نبود. نمیدانم…
پ. ن ۲- همان زمان، قرار بود دنبال فهمیدن دلیل این پدیده بروم اما درگیر کارهای جاری آزمایشگاه شدم و نشد. پس از آن هم اولویتش را از دست داد و با اینکه گوشهی ذهنم پروندهاش را نبسته بودم اما کمکم غبار فراموشی رویش نشست.
پ. ن ۳- الان هم تنبلیام گل کرده و می خواهم از شما کمک بگیرم. لطفاً اگر دلیل این پدیده را میدانید برایم بنویسید تا یک پروندهی باز هجده ساله، بسته شود.
پ. ن ۴- دلیل اینکه در مطلب نکاتی برای استفادهی موثرتر از استانداردهای مهندسی نوشتهام استانداردهایی که با آنها کار میکنید را زیر و رو کنید و حداقل یکبار به همه جای آن سر بزنید، به خاطر همین بلاهایی است که به سرم آمده است.