پیشدرآمد اولین تجربهی معلمی من برمیگردد به زمانی که کلاس پنجم ابتدایی بودم و خانم معلم از من خواست پنجشنبهها به مدرسه بیایم و به همکلاسیهایی که از نظر درسی، ضعیفتر بودند، درس بدهم.
وقتی دبیرستانی شدم، تدریس خصوصی به پسر همسایه و وقتی دانشجو شدم، درس دادن به خواهرم را در کارنامه دارم.
دوسال در یک دانشگاه دولتی و چند ترمی هم در دانشگاه علمی-کاربردی، تدریس داشتهام و دورههای آموزشی مختلفی را نیز بهصورت حضوری و آنلاین، اجرا کردهام.
جدیدترین تجربهی معلمی من هم که به نظرم شگفتانگیزترین و در عین حال، دشوارترین آنها بوده در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ رقم خورد که بخاطر غیرحضوری شدن مدارس، مسئولیت با سوادکردن دوقلوهای کلاس اولیم را بر عهده داشتم و انگار دوباره، دانشآموز کلاس اول دبستان شدم اما اینبار در کنار فرزندانم و روی یک نیمکت.
اینها را ننوشتم تا از خودم تعریف کرده باشم بلکه خواستم بگویم که از دور، دستی بر آتش نداشتهام و آنچه در زیر به عنوان ویژگیهای یک معلم، آموزگار، مربی، مدرس، دبیر، استاد و یا هر نام دیگری که شما دوست داشته باشید، آوردهام، نکاتی هستند شایسته یا بهتر بگویم بایستهی اجرا شدن که آنها را باور دارم.
با اجازهی شما، در زیر، فقط از واژهی معلم به جای تمام واژههایی که در بالا آوردهام، استفاده میکنم.
- سالهاست که اینترنت، دسترسی به دانش بشری را آسان کرده است اما دستیابی به دانش و درک مفاهیم آن، آسان نیست. اینجاست که میتوان گفت نقش اصلی معلم، انتقال دانش نیست بلکه انتقال مفهوم دانش است یعنی بازگو کردن برداشت خودش از آن مبحث و این زمانی میسر میشود که خودش آن موضوع را درک کرده و فهمیده باشد. معلم باید از نظرها و عقیدهها پر باشد به جای اینکه مملو از اطلاعات و دادهها باشد. دانشآموز و دانشجو نباید دانش را بیاموزد، بلکه باید آن را درک کند و کشف نماید.
- هنر معلم در این است که کاری کند تا دانش آموز و دانشجو، از درسخواندن، لذت ببرد چه با ایجاد انگیزه و دادن اعتماد به نفس به او و چه با نگاه و رفتار احترامآمیز. به قول جان ماکسول:”ما كمتر به ياد مي آوريم كه معلم ما به ما چه آموخته، اما كمتر از ياد ميبريم كه ما را چقدر دوست داشته است.”
- کلاس درس جایی برای اظهار فضل و به رخ کشیدن دانش احتمالی برای کسانی که هنوز به آن دست نیافتهاند نیست بلکه مکانی برای ساختن پلکانی است که دانشآموز و دانشجو از آن بالا برود.
- ویژگی مهم معلم، بخشنده بودن است. حسادت و تنگنظری نباید جایی داشته باشد. آن که کمفروشی میکند و فوت کوزهگری را برای روز مبادا نگاه میدارد، راه را اشتباه آمده است. یک معلم باید به روشنی بتواند شور و شوق خود را از رشد و پیشرفت شاگردانش، احساس کند و مفتخر باشد به اینکه آنها از او جلو افتادهاند.
- ماموریت اصلی معلم، آموزش نیست بلکه شکوفا کردن و گسترش توانمندیهای بالقوهی آدمهاست. اگر این کار را نمیتواند بکند، کمترین کاری که میتواند بکند این است که خلاقیت دانشآموز و دانشجو را از بین نبرد.
- یادم نیست این جمله از کیست: ” از کسی که میگوید ۳۰ سال سابقهی تدریس دارم بپرسید ۳۰ سال تدریس کردهای یا فقط یک بار تدریس کرده و ۳۰ بار آن را تکرار کردهای”. معلم همیشه دانشجوست و معلمی ادامهی یادگرفتن است. همانطور که در شروع هر سال تحصیلی جدید، دانشجویان و دانشآموزان عوض میشوند و تغییر میکنند، باید در تدریس معلم هم تغییری رخ دهد: در نگاهش به آن درس، در منابعش، در چگونگی بیانش.
- …
گفتنی بسیار است اما ترجیح میدهم دست به دامن مولوی شوم که گفت:
من دهان بستم تو باقی را بدان .