کامران خداپرستی

نوستالژی از نوع صوتی – تصویری!

نوستالژی (Nostalgia) اگرچه از دو واژه‌ی یونانی nostos (بازگشت به خانه) و algia (رنج/درد کشیدن) ساخته شده اما مربوط به یونان باستان نیست بلکه نخستین بار یک پزشک سوئیسی در مقاله‌ای که در سال ۱۶۸۸ میلادی برای توصیف حالات روحی دو بیمار منتشر کرد، واژه‌ی نوستالژی را ساخت و به کار برد. یکی از بیماران او دانشجویی از شهر برن بود که به بازل آمده بود و بیمار دیگر یک خدمتکار بود که هر دوی اینها پس از بازگشت نزد خانواده‌ی خود کاملاً بهبود یافتند.

با گذشت حدود ۵۰ سال، رفته‌رفته، واژه‌ی نوستالژی از متن‌های پزشکی ناپدید شد و سر از ادبیات درآورد و بسیاری از آثار مهم ادبی جهان، نوستالژی را درون مایه‌ی کار خویش قرار دادند. می‌توان شواهد نوستالژی برانگیخته شده از منظره‌ها، اشیا، صداها، طعم‌ها و بوهای یادآوری‌کننده‌ی دوران کودکی را بارها و بارها در داستانها و اشعار نویسندگان داخلی و خارجی دید و جستجو کرد.

همه‌ی ما، کم و بیش، به انواع و اقسام نوستالژیها دچار هستیم. من هم از این قاعده مستثنی نیستم و در ادامه می‌خواهم درمورد یکی از این نوستالژیهای صوتی برایتان بگویم.

وقتی بچه بودم، یک صدای آشنا نوید این را می‌داد که مادرم آبگوشت پخته است و آن، صدای سوت‌سوتک (سوپاپ اطمینان) زودپز بود.

همانطور که بهتر از من می‌دانید وظیفه‌ی شیر اطمینان یا سوپاپ اطمینان جلوگیری از بالا رفتن فشار، بیشتر از حد مجاز است. من عملکرد سوپاپ اطمینان زودپز را در دوران کودکی در آشپزخانه دیده بودم و تا سالها بعد، تنها سوپاپی که می‌شناختم همین نوع بود تا اینکه در ترم دوم دانشگاه، سرکلاس متالورژی فیزیکی، با نوع دیگری آشنا شدم.

استاد درس، مهندس نظر‌بلند بود که البته چند سال بعد ادامه تحصیل داد و دکترایش را گرفت. یادم هست صحبت در مورد نقطه‌ی یوتکتیک و دیاگرامهای فازی بود که بحث کشیده شد به دسته‌ای از آلیاژهای موسوم به  Fusible alloys که زود‌ذوب یا زود‌گداز ترجمه شده‌اند.

 اینها آلیاژهایی با دمای ذوب پایین‌تر از حدود ۲۰۰ درجه‌ی سانتیگراد هستند. معروفترینشان که احتمالا همه آن را می‌شناسیم سیم لحیم (Solder) است که ۳۷ درصد سرب و ۶۳ درصد قلع دارد و در دمای ۱۸۳ درجه‌ی سانتیگراد ذوب می‌شود. خانواده‌ی بزرگ دیگری از آلیاژهای زودذوب نیز وجود دارد که معمولا از ترکیب ۴۰ تا ۵۰ درصد بیسموت با فلزاتی مانند سرب، قلع، کادمیوم یا ایندیوم بدست می‌آید. انواع آنها را می‌توانید در این لینک ببینید.

اما آنچه باعث شده نام این آلیاژ از سی سال پیش تا الآن گوشه‌ی ذهنم باقی بماند، مثالی بود که مهندس نظربلند از یکی از کاربردهایش گفت… کاربردی شبیه سوپاپ اطمینان زودپز ولی نه برای کنترل فشار بلکه برای کنترل دما.

چیزی که استاد گفت این بود که از این آلیاژها، قطعه‌ای با کاربردی شبیه فیوز ساخته شده و در چرخهای هواپیما قرار می‌گیرد. اگر به هر علتی (مثلا در هنگام فرود) دمای تایر از حدی بیشتر شود بخاطر جلوگیری از ترکیدن، این آلیاژ ذوب شده و بخشی از هوای تایر تخلیه شده و فشار کاهش می‌یابد.

حالا که سوار هواپیما هستید و خیالتان از نترکیدن لاستیک راحت است اگر روی صندلی نزدیک بال نشسته‌اید، لطفا از پنجره نگاهی به پرچهای روی بال بیندازید. خاطرم هست اولین بار دکتر جانقربان در درس عملیات حرارتی در این مورد صحبت کرد و برایمان از ارتباط متالورژی و این پرچها گفت که ماجرا را در نوشتاری با عنوان از شنبه تا دوشنبه در آزمایشگاه چه اتفاقی افتاد؟ تعریف کرده‌ام.

دکتر جانقربان برایم یک نوستالژی هلیکوپتری! هم ساخته است. در درس طراحی قالب، یادم نیست به چه مناسبتی، دکتر به این نکته‌ی جالب اشاره کرد که یک مهره (nut)، پروانه‌ی اصلی هلیکوپتر (rotor) را نگه‌ می‌دارد و خراب شدن آن بدون شک به سقوط هلیکوپتر می‌انجامد و به همین خاطر سربازان آمریکایی به آن لقب Jesus nut داده بودند چون اگر دچار مشکل می‌شد چاره‌ای بجز استمداد از عیسی مسیح باقی نمی‌ماند. دکتر جانقربان می‌گفت به زبان خودمانی شاید مهره‌ی حضرت عباس مناسبترین ترجمه باشد!

 

تا اینجا من از نوستالژی نوشتم و شما هم خواندید ولی حالا وقتش رسیده با هم، نوستالژی را ببینیم و بشنویم و خستگی در کنیم.

این شما و این یانی با آهنگی دلنشین به نام nostalgia

اجرای آهنگ نوستالژی در کنسرت سال ۲۰۰۴ لاس ‌وگاس (تصویری – ۱۰ دقیقه)

خروج از نسخه موبایل