نوستالژی (Nostalgia) اگرچه از دو واژهی یونانی nostos به معنی بازگشت به خانه و algia به معنی رنج/درد کشیدن ساخته شده اما مربوط به یونان باستان نیست بلکه نخستین بار یک پزشک سوئیسی در مقالهای که در سال ۱۶۸۸ میلادی منتشر کرد، واژهی نوستالژی را ساخت و به کار برد.
نوستالژی، احساسی است توامان از غم و شادی نسبت به اشیا، اشخاص و موقعیتهای در غبار زمان، گم شده. آرزومندی عاطفی است نسبت به آنچه فقط خاطرهای از آن باقی مانده است که از ویژگیهای اصلی آن دلتنگی برای زادگاه، دلتنگی به سبب دوری از وطن یا دلتنگی بهخاطر یادآوری گذشتههای تلخ و شیرین است.
برخلاف قدیم که افسوسخوردن برای گذشته نوعی بیماری تلقی میشد، امروزه بسیاری معتقدند که این احساس، نتایج بسیار مثبتی برای فرد به همراه دارد چون عزت نفس و ارتباطات اجتماعی را رشد میدهد، با ایجاد ارتباط بین گذشته و حال به زندگی معنا میبخشد و بستری برای بازبینی خاطرات و انتقال هیجانات گذشته، فراهم میآورد.
شامگاه ۱۸ تیر ۱۴۰۳، مجالی خجسته پیش آمد و مانند دوران دانشگاه و خوابگاه، دوباره دور هم جمع شدیم تا دیدارهایی بعد از سی سال تازه شود اگرچه جای بسیاری از دوستان خالی بود.
به سبک و سیاق پشتنویسی عکسهای دوربینهای قدیمی مینویسم:
ایستاده از راست: علیرضا شکوهی- مهران مالکیان- مجتبی حجازی- علیرضا فدایی – علیرضا ارفعی- حسین بنائیانزاده- امیراصلان یوسفی- خودم- علی نبینژاد- نادر آقابابایی
گرچه دور افتادهام از بزم دوست / لیک از دوران نزدیکم نه نزدیکان دور
دوست عزیز آقای خداپرستی
چقدر از خواندن نوشته های شما لذت و حظی فراوان می برم.
بهترین ها را برایتان آرزومندم.
درود و احترام جناب بنائیان عزیز.
بزرگوارید و همیشه محبت دارید.
پاینده باشید.
کامران جان دمت گرم از نوشته زیبا که حاصل اندیشه زیباست.
روزگار شیرینی ها و تلخی ها دارد اما دیدار دوستان بخصوص دوستان قدیمی همیشه شیرین است
گر خون تازه میرود از ریش اهل دل
دیدار دوستان که ببینند مرهم است (سعدی)
از دیدارت و شنیدن حرفهایت بسیار لذت بردم.
امیدوارم دوباره ببینمت ولی اینبار نه بعد از چندین سال بلکه زود زود…
کامران عزیز همچون همیشه زیبا و دلنشین نگاشتید. چه فرصت خوبی بود که دور هم جمع شدیم. ممنون از همگی و شما.
سپاس از محبتت هومن جان.
امیدوارم خیلی زود دوباره ببینمت.
پاینده باشی.