رئیسی داشتم که پیرمرد دنیا دیده و البته تنهایی بود. تنها زندگی میکرد. یکبار ازش پرسیدم: “مهندس! شما چطور تنها زندگی میکنی؟ حوصلهات سر نمیره؟” پاسخ داد: “پسر جان! تو باید یاد بگیری چطور از تنهاییات لذت ببری، اونوقته که این تنهایی رو با دنیا عوض نمیکنی! تو باید تو جوانی اونقدر خاطرهسازی کنی که وقتی پیر شدی مرور اون خاطرات برات بشه یه دنیا!”
دیدن لینک زیر برای من پر است از مرور خاطرات.