این تعارضها برای من پیش آمدهاند. بعضی از آنها را یکبار تجربه کردهام و بعضی دیگر را چندبار. کمکم و به مرور زمان برایشان راهکاری پیدا کردهام. منظورم از راهکار، راه حل نیست بلکه مُرادم، گشودن پنجرهای است به آنچه باید باشد.
شاید شما راهکارهای من را نپسندید و یا شاید روشهای دیگری برای حل و فصل این موارد داشته باشید. شاید هم تاکنون این موضوعات برایتان پیش نیامده است اما به نظرم دور از انتظار نیست که روزی مشابه اینها را ببینید که در آنصورت، حداقل اینجا در موردش خواندهاید و به قول معروف یک دستگرمی انجام دادهاید. هر چه که باشد، به نظرم ارزشش را دارد که به آنها بپردازم.
یکم عضو تیم مشاور یک پروژهی نیروگاهی بودم. کارفرما درخواست کرده بود که افزون بر الزامات استاندارد، آزمونهای سختی سنجی و متالوگرافی هم انجام شوند. اطاعت امر شد. پس از دریافت نتایج آزمونها، از کارفرما پرسیدم: “حالا نتایج را با چه مرجعی مقایسه کنم؟” پاسخی که گرفتم این بود: ” شما که خودتان مهندس هستید! یک مرجعی پیدا کنید ببینید نتایج خوبند یا نه!”
راهکار یکی از مهمترین قواعد ناظر بر رسیدگی قضایی و حقوقی در دادگاهها، این عبارت است: البینه علی المدعی یعنی کسی که ادعایی را مطرح میکند باید دلیل و مدرک و سند و فکت هم ارائه دهد.
دوم به تازگی کارم را در یک شرکت مهندسی مشاور شروع کرده بودم. مدرکی که برای بررسی به من ارجاع شده بود، نواقص زیادی داشت که باعث شد آن را مردود (Reject) اعلام کنم. رئیسم صدایم کرد و گفت: ” الآن پروژه در شرایط حساسیه. لطفاً دوباره با نظر مساعد مدرک رو بررسی کنید”.
راهکار یکبار سخنگوی شورای نگهبان در پاسخ به انتقادات گفته بود: “وظیفهی ما تشخیص مغایرتهاست، تشخیص مصلحت با ما نیست”. یکی از همکارانم هم میگفت: “به من اینجا حقوق میدهند تا به عنوان کارشناس، مدرک را بررسی کنم. من مجری سیاستها هستم نه سیاستگزار”.
سوم وقتی در آزمایشگاه کار میکردم، مدیر ارشدم برای افزایش درآمد آزمایشگاه به دوبرابر عدد فعلی، مو به موی انجام کارها و روش بازاریابی را مشخص کرده بود و وقتی به درآمد مورد نظر نرسیدیم، مورد بازخواست قرار گرفتم که چرا …
راهکار اگر جزئیات کار و چگونگی انجام آن را به شما بگویم یعنی یک وظیفه (Task) به شما محول کردهام اما اگر به شما توضیح دهم که چه انتظاری از خروجی کار دارم و به عبارت دیگر نتیجه چه باید باشد، در آنصورت به شما مسئولیت (Responsibility) دادهام و در این حالت روش انجام کار با شماست. پس مشخص است که نمیتوان بهطور همزمان، وظیفه و مسئولیت را واگذار کرد.
چهارم شرکت ما به عنوان پیمانکار یک پروژه انتخاب شده بود. یادم هست یکبار برای حل مشکل پیش آمده، راه حلی ارائه دادیم که در کد طراحی و ساخت، وجود نداشت. مشاور پروژه، دقیقاً به خاطر عدم وجود پیشنهاد ما در کد، آن را نپذیرفت.
راهکار حقوقدانان میگویند: “چيزي كه به موجب نص صريح قانون منع نشده است، اصل بر جواز است”. کد یا استاندارد به تمام موضوعات اشاره نمیکند (اصولاً این کار شدنی نیست) و موضوعاتی که به طور خاص به آنها اشارهای نشده است نباید به عنوان موارد منع شده، تلقی گردند.
درخواست حتماً شما هم در کار و حرفهاتان به مواردی اینچنینی برخورد کردهاید. اگر دوست داشتید، آنها را در اینجا بنویسید و من و دیگر خوانندگان را در تجاربتان شریک کنید.
مهندس خداپرستی عزیز
ممنون بابت انتقال تجربیاتتان
درس های بزرگی در این تجربه ها نهفته است. سپاسگزارم.
درود جناب یعقوبی ارجمند،
امیدوارم این روایتها از تجربههای فردی، کمکی باشد برای هموارتر شدن راهی، سبکتر شدن باری، منصفانهتر شدن قضاوتی و آگاهانهتر شدن تصمیمی.
سرت سبز و دلت خوش باد جاوید
سلام بر استاد کامران خداپرستی عزیز. مثل همیشه خوب فکر می کنی و خوب مینویسی. مشکلاتی که بیان کردی تقریبا بطور مشابه برای من هم اتفاق افتاده و شاید بعضی وقتها راه حلی جز اینکه ندیده بگیری و یا بقول انگلیسی زبانها calm down کنی نداری.
من در یک شرکت نفتی اینترنشنال در ایران کار میکردم که گزارش مغایرتی از طرف مدیر بازرسی بدستم رسید که در آن بازرس، قطعه ساخته شده را ریجکت کرده بود و تایید آن را منوط به انجام نمونه گیری و آنالیز کرده بود. حالا مدیر بازرسی آن را با نتایج آزمایشگاه برایم ارسال کرده بود تا من بعنوان مدیر کنترل کیفی پروژه آن را تایید کنم تا گزارش بسته شود. در نتایج آزمایشگاه نوشته شده بود بدلیل مشخص نبودن آنالیز امکان بررسی وجود ندارد و در نهایت آزمایشگاه نمونه ها را تایید کرده بود. من حاضر به امضای چنین گزارشی نشدم و از مدیر بازرسی درخواست کردم که مجددا نمونه گیری و آنالیز انجام شود. مدیر بازرسی میگفت خودشان میدانند که نیازی به ریجکت نبوده و حالا با همین گزارش هم میتوانند گزارش مغایرت را ببندند. کار به دعوا کشید و ایشان با بددهنی میخواست امضا را بگیرد، پیش مدیر پروژه که خارجی بود رفت و ایشان هم یکی از متالورژهای خودشان رو آورد و پرسید که گزارش را بررسی کند. در نهایت مدیر پروژه گفت اگر لازم باشد کل قطعات را ریجکت خواهند کرد. حالا نمیخواهم فرضیات پشت این مغایرت را مطرح کنم ولی استرس زیادی بهم وارد شد چون مدیر بازرسی کسی بود که من را برای این شرکت خارجی مصاحبه کرده بود و فکر می کرد که باید بله قربان گوی ایشون باشم.
درود بر دوست ارجمندم جناب رضازاده عزیز،
از این که محبت کردید و تجربهی خودتان را در اینجا نوشتید، بسیار بسیار سپاسگزارم.
کاش میشد مهندسان حرفهای را تکثیر کرد! تجربهی تلخ و پرتنشی را پشت سر گذاشتهاید اما به قول معروف “دریای آرام، ناخدای با تجربه و ماهر نمیسازد”.
لطفاً باز هم از تجارب ارزشمندتان برایمان بنویسید.
پاینده یاشید.