از ۱۸ سالگی به سندرم مزمن “ذهن تحریکپذیر” یا همان irritable mind syndrome که اختصاراً IMS خوانده میشود، مبتلا شدهام. این بیماری درمان قطعی ندارد و همچنان با آن بهسر میبرم. برخی از نشانههای این بیماری با گذشت زمان عوض شدهاند مثلاً در ابتدا فقط جمعآوری بریدهی صفحات روزنامهها و مجلات بود اما پس از مدتی یادداشت کردن جملات جالبی که در کتابی میخواندم یا جایی میدیدم، به قبلی اضافه شد.
بعد از پایان درس و سربازی، وقتی در ۳۰ سالگی، کاربرد کلید پرینت اسکرین کیبورد را از دوستم کورش جهرمی آموختم (فکر میکنم همین یک جمله به تنهایی کار چندین سمینار و مقاله در مورد موضوع شکاف نسلها را انجام میدهد) علائم بیماری به جمعآوری بریدههای دیجیتالی مطالب جالب تغییر پیدا کرد. بطور همزمان، تایپ کردن نکات جالبی که میدیدم یا میشنیدم و یا کپی و پیست مطالبی که برایم ایمیل میشد یا در اینترنت میخواندم هم به نشانههای قبلی این بیماری لاعلاج، افزوده شدند.
قدیمیترین نشانهی این سندرم یعنی جمعآوری بریدهی روزنامهها و مجلات، ده سالی هست که دیگر آشکار نشده و اصلیترین عارضهاش، پوشهای است که تصویرش را اینجا میبینید.
اما سایر علائم بیماری همچنان وجود دارند و گاهی خط کشیدن زیر مطالب جالب یک کتاب هم، به عنوان علامتی جدید، خودش را نشان میدهد. یکی از مهمترین عوارض این دورهی بیماری، یک فایل Word حدوداً ۷۰۰ صفحهای دارای ۱۵۰ هزار کلمه است.
با خودم فکر کردم در میان کاغذهای زرد شدهی این پوشه یا مطالب آن فایل Word جستجو کنم و برخی از آنها را انتخاب کنم و با شما به اشتراک بگذارم. اگر شأن نزولش یادم آمد ( یعنی اینکه چرا آن مطلب را جالب یافتهام یا چه ماجرایی پشت بریدن و نگهداشتن آن بوده است) آن را هم برایتان بنویسم. همینطور در نظر دارم گزیدهی جملات یا پاراگرافهای کتابی که در حال خواندنش هستم را هم، تر و تازه، در پیش چشمانتان بگذارم.
نوشتههایی با این سبک و سیاق را با نام مندرآوردی بُریده نامه در وبسایت قرار خواهم داد.
تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.