کامران خداپرستی

119

پیش از این در نوشتاری با عنوان درسی که یک ممیز به من داد! داستان دریافت گواهی ۱۷۰۲۵ را گفته‌ام و در اینجا می‌خواهم یک خاطره‌ی دیگر از آن دو روزی که آقای یوس آزمایشگاه را ممیزی کرد، تعریف کنم.

زمانی که در آزمایشگاه کار می‌کردم، مراکزی که دستگاه آزمایش خزش داشتند بسیار کم بودند و محدود می‌شدند به پژوهشگاه نیرو، پژوهشگاه صنعت نفت و شرکت مواد‌کاران. دستگاهی که ما داشتیم ساخت شرکت  Zwick/Roell آلمان بود که دستگاهی مدرن محسوب می‌شد چون به جای استفاده از وزنه برای اعمال نیرو، از فنر در طراحی آن استفاده شده بود و با آن آزمايش‌های خزش  (Creep)و غالبا تنش- گسيختگی (Stress-Rupture) را برای متقاضیان انجام می‌دادیم.

از آنجایی که این آزمایشها را هم در اسکوپ گواهی ۱۷۰۲۵ قرار داده بودیم، بحثهای مرتبط با کالیبراسیون دستگاه را بر اساس استاندارد ASTM E139 انجام داده بودیم. (کالیبراسیون ترموکوپل کوره و شاقولی بودن و همراستایی دو فک کشش نمونه که انجام این دومی کلی وقت و انرژی گرفت.)

خلاصه…

روز ممیزی آزمایشگاه وقتی آقای یوس سراغ دستگاه خزش آمد با خودم گفتم چقدر عالی… حتما خیلی زود همه چیز تایید می‌شود و تمام.

آقای یوس از من خواست مدارک را نشانش بدهم. شناسنامه‌ی دستگاه و استانداردها و دستورالعمل آزمون و گواهینامه‌های کالیبراسیون را به او دادم.

به همه‌ی آنها نگاه کرد، سرتاسر دستگاه را ورانداز کرد و بعد رو کرد به من و گفت: «شما چطور مطمئن هستید زمانی که دستگاه نشان می‌دهد درست است؟ یعنی آیا اطمینان دارید که واقعا نمونه در مثلا یکساعت گسیخته شده و نه در یکساعت و یک دقیقه؟»

چند لحظه‌ای مکث کردم. این دیگر چه سوالی بود؟ تنها دستگاهی که فکر نمی‌کردم هیچ اما و اگری داشته باشد همین خزش بود. با کلی زحمت همه‌ی کالیبراسیونهای خواسته شده را بر اساس استاندارد انجام داده بودم. آهان… همینه… چیزی در مورد کالیبره کردن زمان در استاندارد گفته نشده بود وگرنه فکری به حالش می کردم.

همه‌ی این گفت وگوی ذهنی شاید سی ثانیه‌ای طول کشید. به آقای یوس گفتم: «در E139 صحبتی از موردی که شما می‌گویید نشده» آقای یوس نه رد کرد و نه تایید فقط گفت: «این مورد مهمی هست و شما حتما باید به آن توجه داشته باشید.» یک چیز دیگر هم یادم آمد. گفتم: « ثبت زمان توسط نرم افزار دستگاه انجام می‌شه که توسط سازنده ساخته شده و ما دخالتی در تنظیمات اون نداریم.»

نگاه آقای یوس نشان می‌داد که از حرفم قانع نشده. در دفتر یادداشت کوچکی که همراهش بود چیزی نوشت. وقتی نوشتنش تمام شد گفت: «این را به عنوان Minor Non-conformity یادداشت کردم که برطرفش کنید.»

به نظرم آقای یوس یک مقدار سخت‌گیری کرده بود اما چاره‌ای نبود و باید در مدت مشخصی این عدم انطباق برطرف می‌شد.

مدام در این فکر بودم که چطور می‌توان نشان داد تایمر دستگاه خزش درست کار می‌کند. به نظر ساده می‌رسید اما آنقدرها هم ساده نبود.

پس از چند روز، یکدفعه یک عدد طلایی یادم آمد… انگار الهام شده بود… ۱۱۹

شماره تلفن ۱۱۹ ساعت گویا بود که وقتی آن را می‌گرفتید یک صدا که استرس از آن می‌بارید به شما ساعت را اعلام می‌کرد! آن هم دوبار پشت سر هم! چند باری از آن برای تنظیم کردن ساعتم استفاده کرده بودم و  شاید هم برای دانستن زمان در مواقعی که ساعتی دور و برم نبود.

شادمان از این کشف راهگشا، با روشی نه‌چندان آسان، کار را انجام دادم و نتیجه را به اطلاع آقای یوس رساندم.

از ساعت ۸ صبح تا ۴ بعد ازظهر هر پانزده دقیقه یک بار تایمر دستگاه خزش را با ۱۱۹ مطابقت دادم که خطای دستگاه در تمامی موارد صفر بود. خوشبختانه آقای یوس با فرستادن پاسخ ایمیل، نتیجه را تایید کرد.

این شماره‌ی خاطره‌انگیز برای من، ۱۱۹، از سال ۱۳۹۴ به شماره‌ی ۲۰۱۱۹ تغییر یافته است. همین الآن تماس گرفتم و امتحانش کردم. علاوه بر اعلام ساعت با لحنی آرامش‌بخش، تاریخ را هم اعلام می‌کند آنهم نه دو بار… فقط یکبار.

خروج از نسخه موبایل