تدریس موثرتر با استفاده از“ اثر زیگارنیک”

دیدگاهتان را بنویسید

ارسال دیدگاه به عنوان یک کاربر مهمان.

  1. این پایان نداشتن موضوع جالبیه. بعضی از آدمهارو خیلی بیشتر درگیر میکنه. اینقدر که نمیتونن پایان باز، uncertainty و… رو تحمل کنن. برای خودشون یه پایان بندی مینویسن تا راحت تر زندگی کنن.
    اینا از یه حدی بیشتر نمیتونن پرونده باز داشته باشن و نیاز دارن تا جایی که میتونن ببندنشون. حتی با پایان بندی‌های موقت. یه جایی خوندم بهش میگفتن clouser.
    این آدما نمیتونن کتاب جدید شروع کنن وقتی قبلیه نصفه س، حتی اگه نتونن کتاب رو زود تموم کنن!? خلاصه اینا گناه دارن واقعن ?

    1. فکر می‌کنم یکی از این طفلکی‌هایی که گناه داره، خودم باشم چون یکی از چیزهایی که قبلاً خیلی اذیتم می‌کرد open ended plan بود و البته چند وقتی هست دارم تمرین می‌کنم کمتر اذیت شوم. سالهاست یک نتیجه گرفته‌ام و آن اینکه اگر کار ناتمامی دارید یا قرار است چیزی را به ذهن بسپارید، حتماً آن را روی کاغذ بنویسید. یادداشت کتبی، این پیام را به مغز می دهد که نیازی نیست خود را درگیر نگهداشت اطلاعات کند و بدین ترتیب، اثر زیگارنیک شکل نمی‌گیرد. همین الان هم در منزل یک تقویم رومیزی اداری دارم که نقش مهمی در حواس جمع و خیال راحت من دارد.
      نکته دیگری که رعایت می کنم این است که کارهای نیمه تمام را در سریع ترین زمان ممکن تکمیل کنم. کارهای ناقص، انرژی زیادی از ذهن می گیرد و توان آن را مستهلک می کند. یکی از مهم ترین دلایل عدم تمرکز که خود اصلی ترین دلیل کارایی و بهره وری پایین افراد می باشد داشتن کارهای نیمه تمام و نیمه رها شده است. این کارها ذهن را مجبور میکند که زمان زیادی را مشغول اندیشیدن درباره آن ها کرده و نتواند به راحتی خود را از آن موضوعات جدا کند.
      سپاس بخاطر این کامنت آموزنده‌.

  2. با درود
    استاد این روی تنبل ها تاثیر نداره کلا عادت دارن به کار ناتمام
    جالب بود . سپاس از شما

خواندن بعدی

سایدبار کناری