تنها کتاب است که می‌ماند…

دیدگاهتان را بنویسید

ارسال دیدگاه به عنوان یک کاربر مهمان.

  1. درود
    نکته ای که در متن نوستالژیک شما بیش از سایر قسمت ها نظر من رو جلب کرد قسمت متن روان کتاب دیتر بود. جالب اینکه برای ما که ترجمه فارسی این کتاب را داشتیم، چیزی جز یک کتاب قطور که مناسب پرکردن کتابخانه باشد نبود!
    کافی بود یک صفحه از این کتاب را بخوانی و از اینکه متالورز هستی پشیمان شوی!

    —–
    یاد این شعر از ژاله اصفهانی افتادم:

    زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست

    هر کسی نغمه‌ی خود خواند و از صحنه رود

    صحنه پیوسته بجاست

    خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد …

    1. درود جناب یعقوبی عزیز،
      اگر اشتباه نکنم فرانسویها می‌گویند: “ترجمه مانند معشوق است. اگر زیبا باشد وفادار نیست و اگر وفادار باشد، زیبا نیست.”
      مشکل اینجاست که بسیاری از ترجمه های متون تخصصی، نه زیبا هستند و نه وفادار.

  2. سلام مهندس خداپرستی عزیز. بنده هم مثل شما افتخار گذراندن درس شیمی فیزیک و ترمودینامیک با استاد بزرگوار و بی بدیل دکتر شریعت بزرگ را داشته ام. چه روزگاری بود. یاد آن ایام بخیر. یاد steam table های ون وایلن هم بخیر!!

    1. درود جناب صبوری گرامی. به چه نکته‌ی مهمی اشاره کردید. اصلاً بدون آن steam table ها امتحان شیمی فیزیک به نظرم بی‌معنا بود و هیچ استرسی! نداشت. دکتر شریعت هم که بعضی وقتها خودش می شد stress riser. یادم هست امتحان میان ترم شیمی فیزیک در تالار امیرکبیر داشتیم. هنوز امتحان شروع نشده بود و پشت در سالن منتظر بودیم تا کلید در را بیاورند. دکتر شریعت در حالیکه برگه‌ی سوالات زیر بغلش بود نگاهی به آسمان (که ابری و تیره بود) انداخت و بلند گفت: “ببینید… حتی آسمون هم میخواد به حالتون گریه کنه…”
      واقعاً همانطور که گفتید یاد آن روزها به خیر.

  3. آقاى خداپرستى عزيز
    چه خاطرات زيبائى در ذهن تداعى شد
    ❤️????????

    1. درود جناب بنائیان‌زاده،
      سپاس که اینجا نوشتید. هر وقت واژه‌ی “خاطره” را می‌شنوم بی‌اختیار یاد شعر قیصر امین پور می‌افتم:
      سراپا اگر زرد و پژمرده‌ايم‌ / ولي دل به پاييز نسپرده‌ايم ‌/ چو گلدان خالي‌، لب پنجره‌ / پُر از خاطرات ترك‌خورده‌ايم‌ / اگر داغ‌ِ دل بود، ما ديده‌ايم / اگر خون‌ِ دل بود، ما خورده‌ايم‌ / اگر دل دليل است‌، آورده‌ايم‌ / اگر داغ شرط است‌، ما برده‌ايم‌ / اگر دشنة دشمنان‌، گردنيم‌! / اگر خنجر دوستان‌، گرده‌ايم‌! / گواهي بخواهيد، اينك گواه‌ / همين زخم‌هايي كه نشمرده‌ايم‌! / دلي سربلند و سري سربه‌زير / از اين دست‌، عمري به سر برده‌ايم‌.

خواندن بعدی

سایدبار کناری

کامران خداپرستی

این روزها، نوشتن از علم و مهندسی مواد، در اینجا، یعنی سایت شخصی‌ام، لذت‌بخش‌ترین کار من است.

لینکدین تنها حضور من در شبکه های اجتماعی است!